کاربردهای عرضه و تقاضا: هزینه‌ های وضع مالیات

کاربردهای عرضه و تقاضا: هزینه‌ های وضع مالیات

از زمان‌های بسیار قدیم مالیات دادن برای عموم مردم بسیار سخت و دردناک بوده و هرکس مالیاتی پرداخت می‌کرد آن مالیات را ظالمانه می دانست، حتی اگر کمی عمیق تر شویم می‌بینیم که داروغه‌ها منفورترین سیاستمداران بین عموم مردم بوده‌اند. اگر تاریخ را هم مرور کنیم متوجه می‌شویم که نظام‌های مالیاتی ناعادلانه و اشتباه سرانجام خوبی نداشته‌اند تا جایی که حتی آتش انقلاب آمریکا نیز با وضع مالیات سنگین روشن شد.

شاید در نگاه اول این گونه به نظر برسد که اثر وضع مالیات بر رفاه اقتصادی مشخص است و دولت برای افزایش درآمدهای خود اقدام به اخذ مالیات می‌کند و این درآمد را هم از جیب افراد جامعه تامین می‌کند پس طبیعتا با گرفتن مالیات نیز وضعیت فروشندگان و خریداران بدتر خواهد شد چرا که مالیات سبب می‌شود خریداران برای خرید کالا پول بیشتری بپردازند و فروشندگان هم پول کمتری دریافت کنند. اما برای اینکه بررسی کنیم مالیات چگونه بر کاهش رفاه اقتصادی تاثیر می‌گذارد، باید کاهش رفاه خریداران و فروشندگان با افزایش درآمد دولت را بررسی کنیم.

این مقایسه چطور انجام می‌شود؟ با استفاده از مفاهیم اضافه رفاه مصرف‌کننده و اضافه رفاه تولیدکننده می‌توان این مقایسه را انجام داد اما اگر گذشته را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که عموما هزینه‌ های مالیات برای خریداران و فروشندگان بیش از افزایش درآمد دولت از طریق مالیات است.

 

بار اضافی مالیات

همانطور که در نمودار زیر هم مشاهده می‌کنید، زمانی که مالیات بر خریداران وضع شود، منحنی تقاضا به اندازه مالیات به پایین منتقل می‌شود. زمانی هم که مالیات بر فروشندگان وضع شود، منحنی عرضه به اندازه مالیات به سمت بالا حرکت خواهد کرد. در واقع پس از اخذ مالیات خریداران مبلغ بیشتری باید پرداخت کنند و فروشندگان نیز مبلغ کمتری دریافت خواهند کرد. در نتیجه خریداران و فروشندگان صرف نظر از اینکه چطور مالیات را پرداخت می‌کنند، در بار مالیاتی سهیم خواهند بود.


 

چگونه مالیات بر دو گروه مصرف‌ کننده و تولید کننده اثر می‌گذارد؟

دولت منابع درآمدی مختلفی دارد، یکی از مهمترین منابع درآمد دولت از سمت مالیات است که درآمد مالیاتی دولت برابر است با حاصل ضرب مقدار فروش کالا در مالیات، بنابراین دولت می‌تواند از منابع حاصل از مالیات برای ساخت جاده، ارتقای آموزش، کمک به فقرا و... استفاده کند.

پس ما برای اینکه بتوانیم تحلیل درستی از تاثیر وضع مالیات بر رفاه اقتصادی داشته باشیم باید منافع دولت را محاسبه کنیم، البته این منافع در هرحال متعلق به دولت نخواهند بود و نصیب شهروندانی می‌شود که درآمد مالیاتی برای آن‌ها خرج شده است. برای مثال اگر دولت از مالیات برای ساخت جاده استفاده کند، منافع حاصل از مالیات نصیب افرادی می‌شود که از این جاده استفاده کرده‌اند.

یکی از مهمترین اثرات مالیات این است که مالیات باعث می‌شود اضافه رفاه تولیدکننده و مصرف‌کننده کم شود و در نقطه مقابل درآمدهای دولت افزایش پیدا کند. اگر اضافه رفاه کل براثر وضع مالیات کاهش یابد، شاهد ایجاد اختلال در بازار خواهیم شد، اختلالی که به بار مالیاتی شهرت دارد. برای درک علت ایجاد بار مالیاتی براثر وضع مالیات باید مجددا به اصول ده گانه منکیو مراجعه کنیم، طبق آن‌ چیزی که آموختیم می دانیم که مردم به انگیزه های شخصی خود جواب می‌دهند.

اجازه دهید این موضوع انگیزه را کمی بیشتر باز کنیم، بازارها همواره منابع کمیاب را بطور کارآمد تخصیص می‌دهند، از طرفی تعادل عرضه و تقاضا می‌تواند اضافه رفاه کل بازار را به حداکثر برساند اما مالیات باعث می‌شود خریداران و فروشندگان نسبت به عرضه و تقاضای کالایی خاص متاثر و انگیزه آنان را برای خرید و عرضه کاهش پیدا کند. در نتیجه واکنش خریدار و فروشنده به وضع مالیات، کارایی بازار را پایین تر از حد بهینه می‌آورد بنابراین مالیات سبب می‌شود در انگیزه‌ها اختلال ایجاد و منابع به صورت ناکارآمد در بازار تخصیص داده شود.

 

بار مالیاتی و منافع ناشی از تجارت

فرض کنید می‌خواهید چمن‌های خانه خود را کوتاه کنید، هزینه چمن زدن برای یک کارگر هشتاد دلار است هرچند که ارزش انجام این کار صد دلار است اما شما حاضرید برای انجام این کار حداکثر نود دلار بپردازید. در نهایت شخصی را پیدا می‌کنید که این کار را برای شما با هشتاد و پنج دلار انجام دهد. در این صورت هم شما و هم کارگر پنج دلار سود خواهید کرد و اضافه رفاه کل این مبادله هم ده دلار خواهد بود. حال اگر مالیات دولت برای چمن زدن چهل دلار باشد، مقدار هزینه‌ای که شما باید پرداخت کنید بالاتر خواهد رفت در نتیجه ممکن است حتی شما از کوتاه کردن چمن‌ها هم منصرف شوید.

به عبارت بهتری با اعمال مالیات نه شما سودی کسب خواهید کرد و نه فردی که قرار بود این کار را برای شما انجام دهد بنابراین مالیات سبب می‌شود منافع ناشی از مبادله نه برای خریدار کسب شود و نه برای فروشنده و در نهایت توقف یک تجارت سودآور دو جانبه را به دنبال خواهد داشت.

 

بار مالیاتی و تاثیر تغییر در مالیات‌ها بر درآمد مالیاتی

مالیات اصولا برای دوره‌های طولانی ثابت نمی‌ماند، سیاست گذاران همواره یک مالیات را کاهش و دیگری را افزایش می‌دهند. نکته مهم اینجاست که اگر مالیات افزایش یابد، بار مالیاتی نیز افزایش خواهد یافت پس مالیات زیاد به طور جدی کاهش اندازه بازار را همراه خود دارد.

از طرفی باید بدانیم بالا رفتن میزان مالیات لزوما باعث افزایش درآمد مالیاتی نمی‌شود زیرا مردم خرید و فروش کالا و مبادله با همدیگر را متوقف خواهند کرد و با کم شدن مبادلات تعداد تراکنش‌ها کمتر خواهد شد و در نتیجه میزان مالیات پرداختی نیز کمتر می‌شود.

مالیات‌ها دارای بار مالیاتی هستند زیرا سبب می‌شوند مصرف‌کنندگان کمتر مصرف ‌کنند و تولیدکنندگان نیز کمتر تولید کنند، این تغییر رفتار از سوی مصرف ‌کننده و تولید کننده منجر به کاهش فعالیت در بازار خواهد شد و در نهایت منجر به این می‌شود که اضافه رفاه کل آن بازار به حداکثر نرسد.

پس هرچه نرخ مالیات بیشتر شود، اختلال در انگیزه‌ها نیز افزایش پیدا خواهد کرد و به دنبال آن این بار مالیاتی افزایش می‌یابد از طرفی با افزایش نرخ مالیات شاید در ابتدا درآمدهای دولت افزایش یابد، اما به مرور کاهش فعالیت‌های اقتصادی در بازار را به دنبال خواهد داشت که منجر به کاهش درآمدهای مالیاتی می‌گردد.

 

سخن پایانی

درآمدهای مالیاتی دولت هزینه‌هایی هستند که ما برای ساخت یک جامعه مدنی می‌پردازیم. حیات جامعه ما نیز به انواع مختلف مالیات‌ بستگی دارد چرا که توقع داریم دولت‌ها بهترین جاده‌ها، پارک‌ها و... را برای ما ایجاد نمایند. از طرفی ارائه این خدمات عمومی از سوی دولت نیازمند درآمدهای مالیاتی است. بنابراین حالا با درک مفهوم توضیحات این درس باید به خوبی درک کرده باشیم که هزینه داشتن جامعه مدنی چقدر است.

اشتراک گذاری

ترتیبی که مدرسه اقتصادآنلاین برای خواندن مطالب سری اقتصاد با منکیو به شما پیشنهاد می‌کند: