در قرن بیستم، اهمیت مالیات در زندگی افراد و شهروندان افزایش یافت تا جایی که امروز شهروندان آمریکایی و اروپایی حدود یک سوم از درآمد خود را به مالیات تخصیص میدهند. مالیات در هر دولت و حکومتی اجنتاب ناپذیر بوده و راه فراری از آن نیست به عنوان مثال آل کاپون که بزرگ ترين تبهکار و جنايتکار دهه ی 1920 بود به زندان افتاد اما نه به خاطر جنايات بسيار شديد و وحشتناکی که انجام داده بود، آل کاپون به خاطر فرار مالياتي به زندان رفت.
بن فرانکلين معتقد است در اين جهان هيچ چيز قطعي نيست مگر مرگ و ماليات.
همه ما به عنوان شهروند توقع داریم ک دولت برایمان کالاها و خدمات مختلف را فراهم کند و بهای فراهم شدن این کالاها و خدمات، پرداخت مالیات است. اکثر مردم معتقدند مالیات باید به شکلی باشد که هزینه کمتری بر مردم جامعه تحمیل کند و بار مالیاتی باید به طور عادلانه تقسیم شود. به عبارتی نظام مالیاتی باید دو ویژگی کلی داشته باشد: کارایی و عادلانه بودن.
پس سیاست گذاران باید نظام مالیاتی طراحی کنند که کارا باشد و عدالت و انصاف در آن رعایت شده باشد.
مالیاتها و کارایی
مهمترین هزینه برای مالیاتدهندگان خود مالیات است، زمانی که شما مالیات میدهید باید پولی را به دولت انتقال دهید اما نظام مالیاتی دو نوع هزینه دیگر نیز به مالیاتدهندگان تحمیل میکند:
- زیان رفاهی ناشی از اختلال در تصمیمگیریهای مردم به علت وضع مالیات
- هزینههای اداری و بوروکراسی که طبق قوانین بر مالیاتدهندگان تحمیل میشود.
تجربه نشان داده یک نظام مالیاتی کارآمد، نظامی است که کمترین زیان رفاهی و هزینههای اضافی اداری را بر مالیاتدهندگان تحمیل کند.
زیان رفاهی مالیات چیست؟
مطابق ده اصل اقتصادی منکیو میدانیم که مردم به انگیزههای شخصی خود جواب میدهند. این انگیزهها نظام مالیاتی را هم تحت تاثیر قرار میدهند پس اگر دولت بر کالایی خاص مالیات وضع کند، عدهای دیگر تمایلی به استفاده از آن کالا نخواهند داشت در نتیجه مالیات در انگیزهها اختلاف ایجاد کرده و یک زیان رفاهی را برای مردم به وجود میآورد.
برای مثال فرض کنید شما حاضرید برای خرید یک کیک، سه دلار پرداخت کنید ولی دوست شما حاضر است پنج دلار برای خرید این کیک بپردازد. از طرفی قیمت این کیک دو دلار است پس شما یک دلار اضافه رفاه و دوستتان نیز سه دلار اضافه رفاه خواهد داشت. حالا اگر دولت برای این کیک یک دلار مالیات وضع کند، شما و دوستتان هنوز هم حاضر هستید که یک کیک را بخرید با این تفاوت که شما دیگر هیچ اضافه رفاهی کسب نخواهید کرد و اضافه رفاه دوستتان نیز یک دلار کاهش خواهد یافت در نتیجه اضافه رفاه کل هم کاهشی خواهد شد. در این شرایط میگوییم:
وضع مالیات بر کالاها سبب میشود تا اضافه رفاه کاهش داشته باشد.
هزینههای اداری مالیات
عموم افرادی که اظهارنامه مالیاتی تنظیم میکنند، از پرکردن فرمهای اظهارنامه خسته و فراری هستند.
هزینههای اداری مالیات بخشی از ناکارایی است که توسط نظام مالیاتی ایجاد شده است، این هزینهها تنها شامل هزینهای نیست که اشخاص زمان خود را صرف پر کردن اظهارنامه کردهاند، بلکه هزینه نگهداری همین اسناد توسط دولت را نیز شامل میشود (البته بسیاری نیز به این مساله منتقد بوده و معتقدند این کارها در نهایت به فرارهای مالیاتی منجر خواهد شد)
بسیاری از مالیاتدهندگان خصوصا اشخاص و شرکتهایی که مجبورند مالیات زیادی پرداخت کنند، از افراد و متخصصان حوزه مالیات مشورت میگیرند تا با روشهای قانونی، مالیات کمتری بپردازند.
هزینههای نظام مالیاتی قابل کاهش یافتن است البته به شرطی که قوانین سادهسازی شوند.
نرخ نهایی مالیات در مقابل نرخ متوسط مالیات
وقتی درباره کارایی و عدالت مالیاتی صحبت میکنیم، اقتصاددانان اصولا بین دو نرخ مالیاتی تفاوت قائل خواهند شد:
- نرخ متوسط : نرخ متوسط مالیات برابر است با کل مالیات تقسیم بر کل درآمد.
- نرخ نهایی مالیات: نرخ نهایی مالیات برابر است با مالیات اضافی پرداختی به ازای هر دلار درآمد بیشتر.
این دو نرخ اطلاعات مفیدی به ما میدهند. برای مثال اگر بخواهید درجه مشارکت مالیاتدهندگان را اندازهگیری کنید، نرخ متوسط مالیات میتواند اطلاعات مناسبی را در اختیار شما قرار دهد. از طرفی نرخ نهایی مالیات نیز میتواند به ما نشان دهد که یک نظام مالیاتی چطور میتواند به کاهش تمایل مردم برای کار بیشتر منجر شود.
مالیات مقطوع
اگر دولت بخواهد از همه افراد به میزان مشخصی مالیات دریافت کند، در این شرایط آن مالیات را مالیات مقطوع یا مالیات سرانه مینامند. در این نوع مالیات تفاوتی نمیکند که درآمد شما چقدر است مثلا فردی که هزار دلار درآمد کسب کرده، مالیاتی مشابه با فردی که درآمدی دو هزار دلاری دارد پرداخت میکند.
مالیات مقطوع کارآمدترین مالیات ممکن است زیرا انگیزه افراد را دچار اختلال نمیکند و نیازی به استخدام وکیل و... نیست و راهی برای فرار از آن نیز وجود نخواهد داشت. اما این نوع از مالیات عادلانه نیست و ویژگی کارآیی نظام مالیاتی را به دنبال نخواهد داشت.
مالیات مقطوع سبب میشود فقیر و غنی هر دو به یک اندازه مالیات دهند و این نوع مالیات، مطلوب هیچ نظام مالیاتی نیست و به ندرت از آن استفاده میشود.
اصل انتفاع یا بهرهمندی
یکی از اصول مالیاتی، اصل انتفاع یا بهرهمندی است. براساس این اصل، افرادی که از خدمتی بیشتر استفاده میکنند باید مالیات بیشتری نیز برای آن بپردازند مثلا اگر شما هر روز به پارک میروید، برای استفاده از این خدمت باید مالیات بیشتری نسبت به فردی که به پارک نمیرود پرداخت کنید.
در برخی کشورها بنزین مشمول مالیات است تا جادهها از درآمد بنزین مرمت شوند. چراکه افرادی که بنزین میزنند، افرادی هستند که بیشترین استفاده را از جادهها خواهند داشت.
از همین اصل میتوان استنباط کرد که چرا ثروتمندان باید مالیات بیشتری نسبت به فقرا بپردازند، طبیعیست چون ثروتمندان بیشتر از فقرا از کالاهای عمومی استفاده میکنند.
اصل توانایی پرداخت
اصل پرداخت یکی از اصول مهم دیگری است که باید در نظام مالیاتی مورد توجه قرار گیرد. براساس این اصل مالیات هر شخص باید براساس توانایی او وضع شود، این اصل دو نتیجه فرعی مربوط به عدالت را ارائه میکند:
- عدالت عمودی: یعنی مالیات دهندگان با توانایی بیشتر، باید مشارکت بیشتری هم در پرداخت مالیات داشته باشند.
- عدالت افقی: یعنی افرادی که توانایی یکسانی دارند، باید مشارکت یکسانی نیز در پرداخت مالیات داشته باشند.
اشتراک گذاری
ترتیبی که مدرسه اقتصادآنلاین برای خواندن مطالب سری اقتصاد با منکیو به شما پیشنهاد میکند:
- ده اصل اقتصادی از دیدگاه منکیو
- چطور مثل یک اقتصاددان فکر کنیم؟
- وابستگی متقابل چیست | بررسی دو اصل پایه تجارت(مزیت نسبی و مطلق)
- انواع بازارها؛ عوامل موثر بر عرضه و تقاضا
- کشش عرضه و تقاضا چیست و عوامل موثر بر آن کدام اند؟
- تاثیر سیاست های دولت بر عرضه و تقاضا چگونه است؟
- اضافه رافاه چیست و کارایی بازار چگونه است؟
- کاربرهای عرضه و تقاضا: هزینه های وضع مالیات
- کاربردهای عرضه و تقاضا: تجارت بین الملل
- منظور از کالای عمومی و منابع مشترک چیست؟
- طرح نظام مالیاتی به چه معناست
- بررسی هزینه های تولید به چه صورت است؟
- انحصار چیست؟ بررسی منابع و انواع آن
- رقابت انحصاری چیست و چه تفاوتی با رقابت کامل دارد؟
- منظور از انحصار چند جانبه چیست؟
- منظور از نابرابری درآمد و فقر چیست؟