پول و زندگی روزمره: پس انداز، قمار، مالیات
برخی از مردم به راحتی و با رضایت کامل، پولهای خود را خرج میکنند. برخی دیگر در مصرف کردن پول خساست به خرج میدهند. برخی پول خود را پس انداز میکنند و برخی به قمار علاقهمند هستند؛ به عبارتی رفتار روزمره افرادی که با پول ارتباط دارند با یکدیگر متفاوت است و الگوی افراد در رابطه با پول، با یکدیگر یکسان نیست.
جامعه شناسان از سالهای دور اهمیت پول در جامعه را یادآور شدهاند. چنانچه مارکس میگوید: پول صداقت را به خیانت، عشق را به نفرت، پاکدامنی را به گناه، گناه را به پاکی، بنده را به ارباب، ارباب را به بنده، حماقت را به هوشمندی و هوشمندی را به حماقت تبدیل میکند.
لونا و کوئینتانیلا، اجزای شخصی و اجتماعی نگرش به پول را متمایز کردهاند. پول نماد کالا و خدمات مبادلهشده میان مردم است و برای جوامعی که شاخص بالای مبادله و مصرف دارند، مناسب است. در زمینه اجتماعی کردن نیز مردم یاد میگیرند که پول را از حیث نقشی که در توصیف فردی و اجتماعی دارد، مهم بدانند. برخی برای پول اهمیتی بالا قائل هستند و آن را شاخصی برای خودشکوفایی، خودیابی و عزت نفس میدانند؛ در حالی که عدهای اینطور نیستند. همچنین بسیاری از ما پول را پاداشی برای شایستگی خود میدانیم. به عبارت بهتر ما به اندازه پولی که به عنوان دستمزد به ما پرداخت میشود، برای خود ارزش قائل هستیم. از سمتی دیگر پول قدرت اجتماعی به دنبال میاورد و پی بردن به ارزش آن دشوار نیست. همچنین موقعیت و قدرت فرد از طریق وسایل او مانند لباس، اتومبیل، خانه و… به نمایش گذاشته میشود. موارد بسیار دیگری از کاربرد پول در زندگی روزمره ما وجود دارد که باید بررسی شوند؛ اما در این مطلب به چهار موضوع پرداخته خواهد شد: پس انداز، قرض، قمار و مالیات.
روان شناسی مصرف/ پس انداز
تحلیلهای بسیار زیادی در مورد روان شناسی مصرفکننده و خرید کردن وجود دارد که به صورت مستقیم روان شناسی پول را مورد بررسی قرار نمیدهد. برای مثال مک دونالد در تحلیلی از سبک زندگی مصرف افراد، تیپهای متفاوتی از خریداران را برشمرد. این تیپها عبارت است از:
- تیپ ارزشگرا: علاقه دارد بهترین ترکیب از قیمت و کیفیت کالا را در کنار هم داشته باشد.
- تیپ مد پسند: علاقهمند به جدیدترین مد و تنوعها، تجسمگرا و احساساتی. در اینجا پول به نوعی نماینده اعتماد به نفس صاحب آن نیز هست.
- تیپ وفاجو: این تیپ از منابع مورد اطمینان خرید میکند و به کیفیت و ظاهرکالا اهمیت میدهد.
- تیپ تنوع طلب: ناپایدار، دمدمی و بیثبات.
- تیپ لذتجو: به سرگرمی و جنبههای تفریحی خرید اهمیت میدهند.
- تیپ احساسی: این تیپ به نظر گیج، وسواسی و کمتر قانونمند است.
به طور کل طبقهبندیهای بیشماری در مورد تیپهای متفاوت خریداران وجود دارد و مورد یادشده، تنها یک مورد از هزاران موردی است که وجود دارد. هر یک از این تیپها به اشکال متفاوتی از پول استفاده میکنند و این موضوع تا حدودی به وضعیت روحی افراد نیز برمیگردد. اما آنچه باید بدانید این است که الگوی رفتاری مردم در زمینه اینکه چگونه، چرا و کی خرید کنند، به ندرت از الگوی منطقی اقتصاددانان پیروی میکند.
حالا سوال بعدی این است که چرا مردم پسانداز میکنند؟ بررسیهای اندکی از دیدگاه روانشناسی در مورد پس انداز انجام شده است. اما یک پژوهش توسط کاتونا نشان میدهد که در مورد علل پس انداز کردن مردم، الگوی ثابتی وجود دارد. مردم دلیل خود از پس انداز را عواملی مانند بیکاری، بیماری و… میدانند و باتوجه به نداشتن اطمینان به اینده، پس انداز را امری ضروری عنوان میکنند. بازنشستگی، نیاز فرزندان، نیاز خانه، نیاز به کالاهای بادوام و… از دیگر دلایلی است که برای پس انداز کردن عنوان میشود.
تعاریف زیادی از پس انداز کردن هم وجود دارد. برای مثال اقتصاددانان حتی پولی که برای قسط پرداخت میشود و یا پولی که در حساب باقی مانده و خرج نمیشود را نیز نوعی پس انداز قلمداد میکنند.
سونوگا، بارک و وبلی معتقدند دو نوع نظریه در مورد پس انداز وجود دارد. نظریه اول انگیزههای مشخص اقتصادی را دلیل پس انداز میداند و معتقد است مردم برای سود یا مصرف در اینده پس انداز میکنند. در نظریه دوم پس انداز، فی نفسه هدف اجتماعی مقبولی است که از دوران اولیه کودکی وجود داشته است. در واقع در این نظریه برای پس انداز انگیزه مشخص اقتصادی قائل نمیشود.
نظریههای پس انداز
کینز هشت انگیزه برای پس انداز فهرست میکند؛ این انگیزهها عبارت است از:
- احتیاط: ذخیره کردن پول برای روز مبادا
- اینده نگری: پیش بینی درآمد و تامین نیازهای اینده فرد و خانواده او در اینده
- حسابگری: برخورداری از سود و میزان رشد آن
- پیشرفت: برخورداری از افزایش تدریجی هزینهها، چراکه اغلب مردم میخواهند استاندارد زندگی خود را افزایش دهند.
- استقلال: برخورداری از استقلال و قدرت انجام دادن امور
- داد و ستد: تامین سرمایه برای داد و ستدهای بازرگانی یا بورس
- غرور: به ارث گذاشتن دارایی برای فرزندان
- مال اندوزی: ارضای حس مال دوستی
البته اقتصاددانان و جامعه شناسان، عقاید کینز را مورد چالش قرار دادهاند. مثلا دیزنبری، معتقد است تمایل فرد به پس انداز به طور مستقیم به عواملی چون موقعیت نسبی فرد از نظر پایگاه اجتماعی او در توزیع درآمد مرتبط است. برای مثال فرد ثروتمند میتواند مبالغ مورد نیاز را خرج و باقی آن را پس انداز کند؛ در صورتی که در مورد افراد با درآمد پایین لزوما چنین نیست.
اغلب نظریههای معتبر اقتصادی، معتقدند که امروزه انگیزه اصلی پس انداز، مصرف در اینده است. اکثر بررسیهای نظری نیز حول این محور مشخص شده است. مشهورترین این نظریهها، فرضیه چرخه زندگی است. تالر خلاصه این نظریه را چنین شرح میدهد:
ثروت کنونی خود که شامل درآمد جاری، داراییهای خالص و درآمد اینده میشود محاسبه کنید. بزاساس درآمد میزان آنچه میتوانید با این پول بخرید را مشخص و سپس اگر میتوانید و چنین درآمدی دارید، به آن میزان خرج کنید.
اما مساله این است که برای اغلب مردم انجام این محاسبه سخت است؛ در نتیجه بعید خواهد بود که افراد زیادی بدین شکل عمل کنند.
تالر با دفاع از الگوی چرخه زندگی مردم را به دو نوع تقسیم بندی میکند؛ اینده نگرها و حال نگرها؛ اینده نگرها به سودآوری حداکثری در طول زندگی توجه دارند و حال نگرها، خواستار خشنودی فوری. اما هر دو گروه براساس اولویتهای خود عقلانی عمل میکنند.
بدهی
بدهی یعنی ناتوانی غیرعمدی فرد در پرداخت دیون خود که گیرنده وجه، انتظار پرداخت فوری آن را دارد. بدهی با اعتبار که توافقی برای به تعویق انداختن پرداختهاست، تفاوت دارد. حالا پرسش این است که بدهی نشان از ثروت است یا فقر؟
لی و همکارانش هشت عامل مرتبط با بدهی را بر میشمارند:
- نگرشهای اجتماعی در حمایت از بدهی: از آنجا که نگرش جامعه از بیزاری از بدهی تا پذیرش اعتبار، تغییر کرده است، جوامع مدرن بدهی را پذیرفته و حتی آن را تشویق میکنند.
- اجتماعی کردن اقتصاد: خانوادههایی که پذیرش بدهی را الگو قرار میدهند، آن را استمرار میبخشند.
- مقایسه اجتماعی: اگر مردم خود را با ثروتمندان و… مقایسه کنند، ممکن است در دام بدهی گرفتار شوند.
- روشهای مدیریت پول: توانایی ضعیف در اداره امور پولی به صورت اشفتگی در شیوه زندگی و مشکلات مالی منعکس میشود.
- رفتار مصرف کننده: الگوهای نامناسب خرید موجب قرض میشود.
- افق زمانی: هرچقدر افق زمانی افراد از واقع بینی دور باشد، آسانتر به دام قرض خواهند افتاد.
- نگرش نسبت به بدهی: اگر فردی از داشتن بدهی نگران و شرمنده نباشد، آسانتر بدان دچار میشود.
- تقدیرگرایی: هرچه افراد به نیروهای کنترل کننده خارج از خود معتقد باشد، احتمالا بیشتر دچار دام بدهی شوند.
قمار کردن
چرا مردم قمار میکنند؟ این پرسش مهمی است که در مواجهه با موضوع قمار مطرح میشود. شاید پاسخ روشن باشد؛ پول باداورده و هیجان احتمالا یکی از مهمترین عواملی است که افراد را به سمت قمار سوق میدهد. اما شاید برایتان جالب باشد که مطالعات برخی روانکاوان حاکی از آن است که برخی قمار میکنند تا ببازند! احتمالا نامعقول به نظر برسد؛ اما بررسی تاریخ معتادان به قمار این موضوع را تایید میکند.
مشاهدات نشان میدهد افرادی که به قمار عادت دارند، در حالت هیجان و بیقراری هستند که آنان را با نقابی از خویشتن داری پنهان میکند. قمار باز نمیتواند استراحت کند؛ زیرا مدام در حال خواندن برگههای شرط بندی است. البته همه قمار بازان هم به قمار معتاد نیستند. بسیاری قمار را مانند اسب سواری و… یک تفریح و سرگرمی میدانند.
تلاش برای پی بردن به نحوه قمار و دلایل قمار کردن مردم محدودیتهایی دارد. چرا که قمار عنوانی احساسی و دارای بار اخلاقی است. همچنین آثار جامعه شناختی، روان شناختی، روان سنجی و… قمار با یکدیگر هم خوانی ندارد. پژوهشگران سه فرضیه مبهم را عنوان میکنند:
فرضیه اول: قمار باز تنها از نظر رفتاری ممکن است از غیرقمار باز متمایز شود.
فرضیه دوم: کسانی که قمار میکنند را درگیر انجام یک نوع فعالیت اولیه میداند.
فرضیه سوم: معتقد است انگیزه ادامه قمار میتواند شروع آن را توضیح دهد.
برگلر شش ویژگی نشانه آسیب شناختی قمار باز را عنوان میکند: قمار باز از هر فرصتی برای قمار استفاده میکند، قماربازی مانع سایر علایق قمارباز میشود، قماربازان خوش بین هستند و از شکستها درس نمیگیرند، قماربازی از زمانی که شروع به برد میکند دیگر متوقف نمیشود، باوجود احتیاط در ابتدا، قمار باز در نهایت دست به ریسکهای بزرگ میزند، قمارباز در بازی تنش و هیجان تجربه میکند.
پایه نیاز به قمار نیز از کودکی شکل میگیرد که بیشتر به روابط نادرست والدین با کودک برمیگردد.
مالیات
مالیات بهایی است که برای جامعه متمدن پرداخت میشود. توانایی دولت در تامین هزینههای خود از طریق مالیات نیز بستگی به میزان اعتماد افراد جامعه به مجریان دارد. اگر مردم مالیات را عادلانه و… ندانند، در نهایت متقلب خواهند شد. البته که مالیات همواره ناخوشایند بوده و خواهد بود. به همین خاطر هم دولتها همیشه تلاش دارند تا راههایی مستقیم برای وصول مالیات پیدا کنند. به طور کل، مالیاتی راحت و بدون دردسر که مورد پذیرش همه باشد، وجود ندارد. لیندگرن معتقد است: افرادی که از مالیات دادن طفره میروند، اغلب با برشمردن صفاتی چون بی عدالتی، زیادهروی و نبود صلاحیت دولت، به کار خود جنبه عقلانی میدهند. طفره رفتن از پرداخت مالیات، موضوعی اخلاقی، اقتصادی و حقوقی است.
چرا مردم در پرداخت مالیات تقلب میکنند؟
شاید سادهترین پاسخ این پرسش را بتوان در طماع بودن مردم جستوجو کرد. البته زیانهایی که نپرداختن مالیات به دنبال دارد، نیز بر تصمیم افراد تاثیر گذار خواهد بود؛ چراکه طبیعتا اگر مالیات ندادن و تقلب مالیاتی جریمه سنگین داشته باشد، احتمال اینکه فرد مالیات ندهد، بسیار پایین خواهد بود. ووگل در یک الگو سه عامل را نام میبرد که بر فرار مالیاتی تاثیرگذار است؛ این عوامل عبارت است از: روابط فرد با دولت، موقعیت اجتماعی و نیز فرصتهای فرار مالیاتی که هر یک بر فرار مالیاتی به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر گذار است.
اشتراک گذاری
ترتیبی که مدرسه اقتصادآنلاین برای خواندن مطالب سری سواد مالی و سرمایه گذاری به شما پیشنهاد میکند:
- سواد مالی چیست؟
- منظور از امنیت و آزادی مالی چیست؟
- سرمایه گذاری یک امر کاملا شخصی است
- چند درس سرمایه گذاری از بازی مونوپولی
- منظور از سواد مالی هنگام خرید چیست؟
- منظور از قانون مورفی در سرمایه گذاری چیست؟
- منظور از رویا فروشی چیست؟
- قانون تافلر یا قانون 1/9/90 چیست؟
- داستان احمق بزرگتر در بازارهای مالی چیست؟