پولپرستی (پول و سلامت روان)
قطعا شما هم داستانهای متفاوتی از کارهای عجیبی که افراد با پول و یا برای پول انجام میدهند شنیدهاید؛ افرادی که برای پول انسانهایی را کشتهاند و یا افرادی که سالهای سال در فقر زندگی کرده و به ثروت اندوزی مشغول بودهاند و در نهایت در لحظه مرگ ثروت میلیونیشان در بانک بود و خودشان زیر خاک. موارد مشهور بسیار زیادی از آسیب شناسی پول وجود دارد. پول برای افراد متفاوت، معناهای گوناگونی هم خواهد داشت. قدرت، عشق، آزادی، امنیت، جنون و… همگی به پول مربوط هستند. هرچند از پول به کرات صحبت میشود، اما پول هنوز تابو است. افراد از زندگی جنسی و بیماری روحی خود راحتتر از وضعیت مالی، حقوق و یا معاملههای مالیشان سخن میگویند. دلایل مختلفی نیز برای تابو ماندن پول وجود دارد، نظریههای گوناگون همواره سعی داشتهاند تا به توضیح تابو ماندن بپردازند.
* ثروتمندان از پول صحبت نمیکنند که مبادا فقرا نحوه ثروتمندشدن را بیاموزند.
*برخی عقاید خرافی حاکی از آن است که صحبت کردن در مورد پول سبب میشود پول از دست برود.
*فخرفروشی در مورد پول میتواند حسادت دیگران را تحریک کند.
*نگرش ما نسبت به پول، مطالب زیادی از هویت ما را آشکار میکند؛ در نتیجه بهتر است پنهان بماند و…
تعداد اندکی از نظریات پولی به آسیب شناسی پول پرداخته است. این امر میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد. مثلا مطالعه در مورد پولپرستی ممکن است جالب و غیرمعمول بوده و از سمتی ارزش مطالعه علمی نداشته باشد.
انسانشناسان، روان شناسان، جامعه شناسان و دانشمندان در علوم الهیات، توضیحاتی در مورد آسیب شناسی پول ارائه کردهاند:
تجربههای اولیه: تولد و رشد در فقر، رکود اقتصادی و مشکلات اقتصادی ممکن است به عنوان انگیزهای عمل کرده و افراد را به سمت درامدهای بالا بکشاند.
رقابتهای میان گروهی؛ ترحم ثروتمندان به فقیران و حسادت و نفرت فقیران نسبت به ثروتمندان، تضادهای بزرگ درون گروهی را ایجاد خواهد کرد.
مذهب و اخلاقیات: احساس گناه نسبت به فقرا، موضوعی است که مرکز توجه بسیاری از ادیان است. کسب پول زیاد و خودنمایی در بسیاری مذاهب گناه است.
احساسات زیر بنایی در آسیب شناسی پول
به عقیده پیروان فروید، بسیاری از نگرشهای پولی، اشکال تغییر یافته احساسات قدرتمند دیگری هستند. در واقع ترحم نسبت به فقرا میتواند نوعی نفرت تغییر شکلیافته، تعصب نژادی و احساس تهدید باشد. به عقیده فرنهام، احساسی که همواره با پول همراه است، احساس گناه است که با ارزشهای پیورتین مبنی بر پرهیزکاری، انکار و فقدان لذت جویی مناسبت دارد. فرقه پیورتین در مورد جنبههای گناه آلود پول مانند اسراف و… موعظه میکند و افراد را به صرفه جویی دعوت. گناه در مورد پول میتواند به نوعی ناراحتی، نارضایتی و ناخشنودی از خود را به دنبال داشته باشد. گلدبرگ و لوییس میگویند: احساس گناه در مورد پول ممکن است باعث افسردگی شود.
به عقیده روانکاوان اینکه برخی ثروتمند میشوند و نمیدانند با ثروت خود چه کنند، به این دلیل است که تجربه واقعی برای انجام این کار را ندارند. مبالغ بالای پول برای بسیاری از مردم به این معناست که فرد میتواند بدون توجه به پیامدها، پول را مصرف کند و در نهایت این رفتار بدون کنترل نسبت به پول، نگرانکننده است.
البته به همان میزان که در مقابل پول احساس گناه وجود دارد، احساس امنیت هم وجود دارد. برای روان شناسان پول معانی روان شناختی متفاوتی دارد. رایج ترین این معانی عبارت است از: امنیت، قدرت، عشق و آزادی.
امنیت
بین امنیت خاطر و امنیت مالی یک رابطه خطی وجود دارد؛ بدین معنا که پول بیشتر امنیت بیشتری میاورد. البته در نظر گرفتن پول به عنوان منبع امنیت خاطر میتواند بیگانگی مردم با واقعیتها را به دنبال داشته باشد. چراکه منابع مهم دیگر امنیت ضعیف خواهند شد.
گلدبرگ و سوییس، چند تیپ پولی معرفی کردند که همگی پول را نماد امنیت میدانستند:
- صرفه جو و وسواسی: این گروه، پس انداز را نوعی پاداش میداند. آنان مبلغی که تاکنون پس انداز کردهاند را برای امنیت کافی نمیدانند.
- خویش انکار: شاید این گروه شبیه صرفه جو به نظر برسد؛ اما از ماهیت ایثاری که در تحمیل فقر به خود متحمل میشود، لذت میبرد و برای دیگران خرج میکند.
- ارزان خر و وسواسی: پول را پس انداز میکند تا در موقعیت مناسب خرج کند. کالاهایی که این افراد میخرند باتوجه به در نظر گرفتن قیمت نه کیفیت، به سرعت خراب میشود.
- کلکسیونرهای شیدا: این افراد کلکسیونهای متفاوت از اشیا را جمع میکنند و به جای آنکه به انسانها علاقه نشان دهند، به داراییهای مادی تمایل دارند.
قدرت
پول میتواند خدمات، کالاها و حتی وفاداری انسانها را بخرد. براساس تحلیل گلدبرگ، سه شخصیت پولی قدرت جو وجود دارد:
- بهره کش: این افراد با پول از طمع دیگران سواستفاده میکنند. آنها هیچ تردیدی در سو استفاده از دیگران به خود راه نمیدهند.
- امپراطور ساز: این افراد حس استقلال دیگران را از بین میبرند.
- پدر تعمیدی: این افراد چون پول زیادی برای کنترل دیگران دارند، سلطه جو هستند. این افراد خلاقیت و استقلال دیگران را نابود میکنند.
عشق
پول برای برخی جایگزین محبت است. این افراد از پول برای خرید محبت و عاطفه دیگران استفاده میکنند. انواع تایپهای شخصیتی در این دسته عبارت است از:
- خریداران عشق: این دسته تلاش دارند تا عشق و احترام را بخرند. با خودنمایی به خیریه پول میدهند.
- فروشندگان عشق: این افراد دسته قبل را مجذوب خود میکنند.
- دزد عشق: این افراد تشنه عشق هستند. اما فکر میکنند لیاقت آن را ندارند. کسی که جنون دزدی دارد، سارقی هدفمند است که اشیایی با ارزشهای نمادین را دنبال میکند.
آزادی
پول با خریدن وقت، فرد را از محدودیت و یکنواختی مشاغل دستمزدی رها میکند و او را به دنبال کردن علایقش تشویق میکند. گلدبرگ دو گروه استقلال جو را معرفی میکند:
- خریدار آزادی: از نظر این افراد پول سبب میشود از دستورها و فرمانهایی که خودمختاری آنان را تحت تاثیر قرار میدهد، نجات یابند.
- آزادی خواه: آنان پول را به دلیل به بندگی کشاندن مردم طرف میکنند.
ارزیابی آسیب شناسی پول
فورمن پنج تیپ کلاسیک روان رنجورها را نام میبرد:
- خسیس: این دسته، پول را جمع میکنند و ترس زیادی برای از دست دادن پول دارند. آنها در لذت بردن از مزیتهای پول مشکلات زیادی دارند.
- ولخرج: مصرف کنندگان وسواسی و غیرقابل کنترلی هستند که مصرف به صورت کوتاه مدت برایشان خرسندی به دنبال دارد.
- خدای پول: آنان فقط میخواهند پول در بیاورند و پول را بهترین راه کسب و تایید قدرت میدانند. آنان فکر میکنند پول بیشتر خوشبختی بیشتر به دنبال دارد.
- چانه زن یا ارزان خر: به دست اوردن کالا با قیمت پایینتر به این افراد حس برتری میدهد و اگر نتوانند تخفیف بگیرند، احساس عصبانیت و افسردگی میکنند.
- قمارباز: به شانس خوش بین بوده و کنار گذاشتن قمار را حتی زمانی که میبازند هم سخت میدانند.
اشتراک گذاری
ترتیبی که مدرسه اقتصادآنلاین برای خواندن مطالب سری سواد مالی و سرمایه گذاری به شما پیشنهاد میکند:
- سواد مالی چیست؟
- منظور از امنیت و آزادی مالی چیست؟
- سرمایه گذاری یک امر کاملا شخصی است
- چند درس سرمایه گذاری از بازی مونوپولی
- منظور از سواد مالی هنگام خرید چیست؟
- منظور از قانون مورفی در سرمایه گذاری چیست؟
- منظور از رویا فروشی چیست؟
- قانون تافلر یا قانون 1/9/90 چیست؟
- داستان احمق بزرگتر در بازارهای مالی چیست؟