الگوهای اقتصادی
نقطه مشترک اقتصاد و روان شناسی در مورد پول چیست؟ اقتصاددانان و دولتها معتقدند مردم خواستار کالاها و خدمات هستند. پول وسیلهای است که تعیین میکند هر فرد میتواند چه میزان از کالاها و خدمات را دریافت کند. براین اساس درآمد بیشتر باید سبب خوشحالی شود. اما دادهها موید این فرضیه نیست. بیایید موضوع را با این سوال اغاز کنیم؛ پول خوشبختی میاورد؟
پول خوشبختی میاورد؟
ایا ثروتمندان خوشبختتر از فقرا هستند؟ پژوهشها نشان میدهد همبستگی بسیار کمی بین دستمزد و رضایت از دستمزد وجود دارد. در نتیجه میتوان گفت دستمزد نسبی بسیار مهمتر از دستمزد مطلق است. چهار دلیل برای این موضوع وجود دارد:
1.سازگاری: هرچند افراد بعد از افزایش دستمزد، پول باداورده، برد در قمار و… احساس خوشحالی بیشتری میکنند ولی به زودی به آنان عادت کرده و تاثیر سرعت از بین میرود.
2.مقایسه: مردم خودشان را وقتی ثروتمند میبینند که با دیگران مقایسه کنند. شاید با افزایش دستمزد فردی به لایه بالاتری از ثروت منتقل شود؛ اما بازهم افرادی وجود دارند که از او ثروتمندتر هستند.
3.جایگزینها: هرچه فرد کالاهای بیفایده بیشتری داشته باشد، آزادی، دوستی و مواردی چون این برایش ارزشمندتر خواهند بود.
4.نگرانی: افزایش درآمد سبب تغییر کانون توجه از موضوعات پولی به مسائلی میشود که کمتر قابل کنترل هستند.
رابطه پول و خوشبختی
پژوهشهای بسیاری تلاش کردهاند تا رابطه میان پول و خوشبختی را بررسی کنند. در اغلب بررسیهای صورت گرفته، همبستگی مهمی در حدود ۰.۱۵ تا ۰.۲۰ به دست آمده است. بررسیهای اخیر نیز نشان میدهد که تاثیر پول در حوزه درامدهای پایین بیشتر است. اما تاثیرهای بسیار کمی در گروههای بالای درآمدی نشان داده شده است.
پژوهشهای زیادی در مورد میزان خوشحالی و رضایت مردم در کشورهای متفاوت صورت گرفته است. کاهش رونق اقتصادی ۱۹۷۸ در بلژیک سبب کاهش خوشحالی و رضایت مردم در آن برهه شد. رکود سال ۱۹۸۰ در اروپا نیز کاهش میزان خوشحالی برای یک سال را به دنبال داشت. در نتیجه کاهش درآمد به میزانی که همواره بدان عادت داشتهاید، نوعی سرخوردگی و ناکامی را برای شما به دنبال خواهد داشت.
با افزایش درآمد سطح خوشحالی نیز نوسان خواهد داشت. اما لزوما دو برابر شدن درآمد سبب نمیشود که شما دو برابر قبل خوشحال باشید. برای مثال در ژاپن در سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۸۷ تولید ناخالص داخلی ۵برابر شد؛ اما سطح خوشحالی مردم تغییری نکرد. فقدان تاثیر بلندمدت رونق اقتصادی در سطح خوشحالی مردم ممکن است به دلیل عملکرد ناسازگاری باشد. یعنی مردم به سطح رفاه جاری عادت میکنند و بیش از این آن را منبعی برای افزایش رضایتمندی نمیدانند. بررسی افرادی که برنده بخت ازمایی شدهاند نیز این موضوع را تایید میکند. یعنی مردم خیلی زود به شرایط جدید عادت کرده و سطح رضایت آن به قبل بر میگردد.
پارادوکس رضایتمندی
شاید شما هم افراد فقیری را دیده باشید که از شرایط خود خوشحال بوده و تلاشی برای بهبود ان نمیکنند. این شرایط پارادوکس رضایتمندی نامیده میشود. این وضعیت به شرایطی اطلاق میشود که فرد نتوانسته در شرایط خود تغییری ایجاد کند و به سازگاری با آن پرداخته است.
منابع دیگر موثر در خوشحالی
درست است که پول میتواند در خوشحالی ما تاثیرگذار باشد، اما عوامل دیگری جز پول وجود دارند که در ایجاد رضایت و خوشبختی موثر هستند. در ادامه به بررسی برخی از این عوامل خواهیم پرداخت.
1.اوقات فراغت
اوقات فراغت یکی از منابع مهم خوشحالی محسوب میشود. پژوهش هدی و همکارانش نشان میدهد، گذراندن اوقات فراغت با دوستان در یک فاصله زمانی دو ساله سبب افزایش خوشحالی خواهد شد. اگر انواع ورزشها به صورت منظم انجام شوند، به سرعت مردم را در حال خوب قرار خواهند داد و افسردگی را نیز کاهش میدهند. هرچند نداشتن پول میتواند در استفاده از سرگرمیهای اوقات فراغت محدودیت ایجاد کند، اما انواعی از سرگرمیها وجود دارد که رایگان هستند.
2.روابط اجتماعی
داشتن روابط اجتماعی دومین منبع ایجاد خوشحالی به شمار میرود؛ اما این روابط مانند سرگرمیهای اوقات فراغت قابل کنترل نیستند. اما به هرحال گذراندن اوقات با دوستان لذت بخش است. ازدواج و سایر روابط نزدیک نیز برای بسیاری از افراد خوشحالی به دنبال دارند.
ایا پول به داشتن روابط اجتماعی کمک میکند؟ زوجهای طبقه متوسط و ثروتمند اصولا ازدواجهای پایدارتری دارند. میزان طلاق در این زوجها پایین است. چراکه تنش های مالی یکی از مهمترین دلایل طلاق است و ازدواج برای افرادی که مشکل مالی ندارند، تنش کمتری به دنبال دارد. پول ممکن است در برقراری روابط با دوستان نیز به کار اید. نتایج یک تحقیق نشان میدهد: داشتن اتومبیل تعداد دوستان را افزایش میدهد!
دو نوع رابطه اجتماعی وجود دارد که تهی دستان بیشتر از آن استفاده میکنند؛ رابطه با خویشاوندان و رابطه با همسایهها.
3.تندرستی
تندرستی و خوشحالی تا حد زیادی با همدیگر همبستگی دارند. بررسیهای زیادی حاکی از آن است که سلامتی عامل خوبی برای خوشحالی است البته به شرطی که سایر عوامل هم تحت کنترل باشند. تاثیر سلامتی در میزان خوشحالی نیاز به توضیح ندارد، طبیعتا وقتی سلامت باشید، فعالیتهای بیشتری انجام خواهید داد.
ایا ثروتمندان تندرستی بیشتری دارند؟
بررسیها نشان میدهد سن مرگ و میر در خانوادههای ثروتمند بالاتر از سن مرگ و میر در سایر خانوادههاست. همچنین بیماریها در قشر کارگر بیشتر از سایر اقشار مشهود است.
سلامت روانی
ایا داشتن رفاه و پول، سلامت روانی بیشتر را نیز به دنبال دارد؟ یک تحقیق نشان میدهد در انگلستان بیماران بسیاری در اقشار کارگری وجود دارد که در بیمارستان روانی بستری هستند.
پژوهشها در امریکا نیز نشان میدهد تهی دستان وضعیت سلامت روانی بدتری دارند.
شغل
شعل یکی از منابع مهم ایجاد خوشحالی و نیز به دست اوردن پول است. نظریه اقتصاد سنتی اعتقاد دارد باید به مردم در ازای کار پول پرداخت شود؛ زیرا اگر چنین نباشد ترجیح میدهند کاری نکنند. رضایت شغلی با میزان خوشحالی همبستگی دارد؛ البته مشخص نیست کدام یک عامل دیگری است. بیکاری مردم را غمگین و از نظر سلامت روانی ضعیف خواهد کرد. البته دلیل این موضوع پول نیست. چراکه حتی اگر پول باشد ولی فرد بیکار باشد، بازهم احتمال ناراحتی فرد وجود دارد.
شخصیت
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ممکن است خوشحالی ارثی باشد و یا با ویژگیهای ذاتی فرد ارتباط داشته باشد. اما ایا پول میتواند از ما فردی خوشحال بسازد؟ برخی مردم از پول زیاد برای روانکاوی و سایر اشکال درمان استفاده میکنند با امید اینکه شخصیت شادتری داشته باشند. پژوهشها نشان میدهد این افراد خوشحال تر از افرادی هستند که هیچ کاری برای بهبود شخصیت و یا حال خود نکردهاند.
کسب پول انگیزه اصلی انسان است؟
روان شناسان بجز فروید هرگز نیاز بشر یا تمایل او به پول را در فهرست طولانی انگیزههای انسان نیاوردهاند. برای مثال در فهرست مازلو و دیگر افراد هیچ گاه پول به عنوان انگیزه انسان ذکر نشده است. اما شواهد نشان میدهد مردم به پول نیاز دارند و اقتصاددانان معتقدند پول بیشتر میتواند رضایت بیشتر در افراد را به دنبال داشته باشد. اغلب مردم میخواهند پول بیشتری به دست آورند.
اقتصاددانان پول را تنها انگیزش میدانند؛ بررسیها نشان میدهد که تمایل گسترده به پول در کشورهای پیشرفته وجود دارد. اما شواهد بی شمار دیگری نیز وجود دارد که نیازهای مهم دیگری هم هستند که میتوانند مهمتر از پول باشند.
پول چه میکند؟
امروزه اقتصاددانان از نظریه انسان اقتصادی صحبت نمیکنند چراکه این نظریه دقیق تدوین نشده است و آزمودن آن مشکل است با این حال اقتصاددانان از فرضیههای کاربردی استفاده میکنند تا نشان دهند با رفتار انسان اقتصادی عقلانی سروکار دارند. این فرضیهها عبارت است از:
*انسانها یا خانواده ها در جستجوی منافع شخصی خود هستند.
*آنان در تلاش هستند تا بهرهمندی خویش از جمله رضایتمندی را به حداکثر برسانند و هزینه آن را هم بدهند.
*آنان اطلاعات خوبی از نحوه تحقق رضایت خود دارند.
*پول تنها راهی است که این مزایا را میتوان از طریق آن به دست آورد و بنابراین پول انگیزه اصلی است.
*پول دلیل کارکردن بسیاری از مردم است.
اشتراک گذاری
ترتیبی که مدرسه اقتصادآنلاین برای خواندن مطالب سری سواد مالی و سرمایه گذاری به شما پیشنهاد میکند:
- سواد مالی چیست؟
- منظور از امنیت و آزادی مالی چیست؟
- سرمایه گذاری یک امر کاملا شخصی است
- چند درس سرمایه گذاری از بازی مونوپولی
- منظور از سواد مالی هنگام خرید چیست؟
- منظور از قانون مورفی در سرمایه گذاری چیست؟
- منظور از رویا فروشی چیست؟
- قانون تافلر یا قانون 1/9/90 چیست؟
- داستان احمق بزرگتر در بازارهای مالی چیست؟