اصطلاح "حباب" در بازارهای مالی به وضعیتی اشاره دارد که قیمت یک دارایی (مانند سهام، ملک، خودرو، طلا و غیره) از ارزش ذاتی و بنیادی خود دور میشود. این مفهوم به دلیل عدم پایداری و ثبات قیمت در ارتباط با ارزش واقعی دارایی است. مانند یک حباب، این وضعیت با تحریک خارجی از بین میرود و مفهوم حباب در اقتصاد نیز نشان میدهد که قیمت یک دارایی، علیرغم نوسانات کوتاه مدت، در بلندمدت با ارزش بنیادی خود هماهنگ میشود و حباب قیمتی از بین میرود.
حباب در بورس به دو دسته تقسیم میشود: حباب مثبت و حباب منفی.
حباب مثبت: در زمان روند صعودی بازار شکل میگیرد. به عبارت دیگر، وقتی قیمت سهام از ارزش ذاتی خود بالاتر میرود، به آن حباب مثبت گفته میشود. در این حالت، افراد به طور گستردهای در بازار سهام سرمایهگذاری میکنند و قیمت سهام به طور نامنطقی و غیرمنطقی افزایش مییابد.
حباب منفی: در زمان روند نزولی بازار شکل میگیرد. به عبارت دیگر، وقتی قیمت سهام از ارزش ذاتی خود پایینتر میرود، به آن حباب منفی گفته میشود. در این حالت، افراد به طور گستردهای سهام خود را به فروش میرسانند و قیمت سهام به طور نامنطقی و غیرمنطقی کاهش مییابد.
برای مثال فرض کنید در یک شهر، بازار مسکن به صورت نامتعادل و با نوسانات قیمتی نامنطقی روبرو است. ارزش مسکنها براساس ویژگیهای بنیادی مانند موقعیت جغرافیایی، امکانات اطراف، اقتصاد منطقه و متغیرهای دیگر تعیین میشود. اما به دلیل تأثیر عوامل اقتصادی و نیز تقاضای بالا از سوی سرمایهگذاران، قیمت مسکنها به طور نامعقولی افزایش مییابد. افراد به طور گستردهای در بازار مسکن سرمایهگذاری میکنند و به دنبال سود سریع هستند. این باعث ایجاد حباب مثبت در بازار مسکن میشود.
به طور کلی، حبابها نشانگر عدم تطابق بین قیمت دارایی و ارزش بنیادی آنها در بازار مالی هستند. این وضعیت میتواند به موجب عوامل مختلفی ایجاد شود از جمله:
1. افزایش تقاضا ناشی از امیدواری به سود سریع: وقتی که سرمایهگذاران امیدوار به کسب سود سریع از سرمایه گذاری در یک بازار خاص میشوند، تقاضا برای داراییهای مرتبط با آن بازار افزایش مییابد و قیمتها بیش از ارزش بنیادی داراییها صعود میکنند.
2. افزایش اعتماد نامناسب: هنگامی که اعتماد سرمایهگذاران در بازار بیش از حد افزایش مییابد، ممکن است به وجود حباب قیمتی منجر شود. این اعتماد بیش از حد میتواند به دنبال شایعهها، تحلیلهای ناصحیح، تأییدها و توصیههای بیاساس باشد.
3. انتشار اطلاعات ناقص و نادرست: اگر اطلاعات موجود در بازار ناقص، نادرست یا مبهم باشد، ممکن است باعث ایجاد حباب قیمتی شود. این اطلاعات نادرست میتوانند شامل تحلیلهای اشتباه، گزارشهای تضادی، اظهارنظرهای نادرست و انتشار شایعات باشند.
4. اثرات روانی و رفتاری: عوامل روانی و رفتاری نیز میتوانند به ایجاد حباب قیمتی کمک کنند. این شامل رفتار گروهی، افراطگرایی، تاثیر گذاری رسانهها، تمایل به ریسک بیش از حد و تحمیل امیدواریهای غیرمنطقی است.
5. تأثیر حکومت و سیاستهای مالی: سیاستهای مالی دولت و تدابیر پولی نیز میتوانند به ایجاد حباب قیمتی در بازارها کمک کنند. برخی تدابیر مانند افزایش نرخ بهره و تنظیمات مالی ممکن است از یک سو باعث کاهش نقدینگی و کاهش قیمتها شوند، اما از سوی دیگر ممکن است ایجاد امیدواری به سود سریع در سرمایهگذاران شود و باعث به وجود امدن حباب در بازارها شود.
مهم است بدانید که ایجاد حباب قیمتی یک فرآیند پیچیده است و ممکن است ترکیبی از این عوامل باعث ایجاد ان شود. همچنین، ایجاد حباب قیمتی ممکن است به عوامل خاص یک صنعت یا بازار وابسته باشد. بنابراین، همیشه بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق عوامل موجود در هر بازار خاص لازم و ضروری است.