بازار کارا، بازاری است که در آن اطلاعات یک سهم یا یک کالا با سرعت بالا منتشر میشود و با همان سرعت بر قیمت سهام تأثیر میگذارد. این اطلاعات سبب میشود که قیمتها خود را تعدیل کنند. در بازار کارا تمامی اطلاعات در قیمتها منعکس میشود و این اطمینان را به سرمایهگذاران میدهد که همه آنها اطلاعات مشابهی در مورد قیمتها در اختیار دارند.
فرضیه بازار کارا (Efficient Market Hypothesis) یکی از اصلیترین موضوعات است که در زمینهی مدیریت سرمایهگذاری و اقتصاد مطرح میشود. این فرضیه کمک میکند تا بتوان بازارهای دارایی را بهتر بشناسید، منابع مالی را در بازارها بهتر مدیریت کنید و روش صحیح تحلیل مالی را برای سرمایهگذاری داراییهای خود انتخاب نمایید. فرضیه بازار کارا یا "Efficient Market Hypothesis (EMH)"، بیان میکند که بازارهای مالی به طور معمول کارآمد هستند و کارایی دارند و قیمتها در آنها از نظر اطلاعات عمومی و موجود در بازار، عادلانه و صحیح تعیین میشوند.
ویژگیهای بازار کارا، که بر اساس فرضیه بازار کارا توصیف میشوند، عبارتند از:
1. تعادل قیمت: در بازار کارا، قیمتها به طور عادلانه و صحیح تعیین میشوند و ارزش واقعی داراییها در قیمتها منعکس میشود. این به این معنی است که قیمتها نمایانگر تعادل بین عرضه و تقاضا، نظرات سرمایهگذاران و اطلاعات موجود در بازار هستند
2. تمامیت اطلاعات: فرضیه بازار کارا از وجود اطلاعات کامل و عمومی در بازار استفاده میکند. این به این معنی است که تمامی اطلاعات مربوط به داراییها و شرکتها، از جمله اخبار، تحلیلهای مالی و اطلاعات عمومی، در قیمتها منعکس میشوند. به عبارت دیگر، هیچ اطلاعات عمومی مهم و قابل دسترسی وجود ندارد که بتوان با تحلیل آن سود بیشتری نسبت به سایر سرمایهگذاران کسب کرد.
3. کارآیی اطلاعات: در بازار کارا، اطلاعات به سرعت و به صورت کامل در قیمتها منعکس میشوند. این به این معنی است که هیچ تاخیری در ترسیم قیمتهای جدید به وجود نمیآید و سرمایهگذاران همواره به اطلاعات جدید دسترسی دارند. این ویژگی باعث میشود سرمایهگذاران نتوانند از اطلاعات عمومی برای بهرهبرداری غیرعادلانه و سودزایی به طور سریع استفاده کنند.
4. عدم وجود الگوها و تکرار پذیری: در بازار کارا، قیمتها به صورت تصادفی و بدون الگوهای قابل پیشبینی تغییر میکنند. این به این معنی است که نمیتوان با استفاده از تحلیل تکنیکی و نمودارهای قیمتی الگوهای قابل پیشبینی را شناسایی کرد و بازدهی بالاتری نسبت به سایر سرمایهگذاران کسب کرد. بنابراین، بازار کارا به عنوان یک بازار تصادفی تلقی میشود که الگوهای قابل پیشبینی و تکرار پذیری در آن وجود ندارد.
مهم است بدانید که بازارهای واقعی، همچنان از مشخصههایی که در فرضیه بازار کارا توصیف شدند، متفاوت هستند. این ویژگیها بهعنوان فرضیههای تئوری استفاده میشوند تا رفتار بازار را سادهتر و قابل مدلسازی کنند، اما در عملیات روزمره بازارها، عوامل مختلفی به جز این ویژگیها نیز تأثیرگذار هستند، مانند نوسانات قیمت، تأثیر خبرها و رویدادها، عوامل ماکرواقتصادی و سیاسی، و تصمیمات سرمایهگذاران.
بر اساس فرضیه بازار کارا، بازارهای مالی به خوبی قدرت تحلیلی دارند و تمام اطلاعات عمومی و مهم مربوط به داراییها و شرکتها در قیمتها منعکس میشوند. به عبارت دیگر، هیچ فرصتی برای بهرهبرداری غیرعادلانه یا به طور غیرقانونی از اطلاعات موجود در بازار وجود ندارد، زیرا قیمتها در حال تطابق با ارزش واقعی داراییها هستند.
فرضیه بازار کارا سه فرم مختلف دارد:
1. بازار کارا قوی (Strong Form Efficient Market): در این حالت، فرض میشود که تمام اطلاعات ممکن، حتی اطلاعات غیرعمومی و داخلی، در قیمتها منعکس میشوند. این به این معنی است که هیچ فرد یا گروهی نمیتوانند با تحلیل اطلاعات مخفی و نامعلوم سود بیشتری در بازار کسب کنند.
2. بازار کارا نیمه قوی (Semi-Strong Form Efficient Market): در این حالت، فرض میشود که تمام اطلاعات عمومی مانند اخبار، تحلیلهای مالی، اطلاعات مالی عمومی شرکتها و سایر منابع عمومی در قیمتها منعکس میشوند. به این ترتیب، هیچ فرد یا گروهی نمیتوانند با تحلیل اطلاعات عمومی سود بیشتری نسبت به سایر سرمایهگذاران کسب کنند.
3. بازار کارا ضعیف (Weak Form Efficient Market): در این حالت، فرض میشود که تنها اطلاعاتی که در قیمتها منعکس میشوند، اطلاعات عملکرد گذشته است. به عبارت دیگر، قیمتها تنها به اطلاعات و قیمتهای گذشته و تاریخچه معاملات واکنش نشان میدهند. در این حالت، تحلیل تکنیکال و تحلیل گذشته ممکن است برای پیشبینی قیمتها مفید باشد.
مطابق فرضیه بازار کارا، در صورتی که بازار کارا قوی یا نیمه قوی باشد، سرمایهگذاران نمیتوانند با بررسی اطلاعات عمومی یا گذشته سود بیشتری نسبت به سایر سرمایهگذاران کسب کنند. این به این معنی است که هیچ راهی برای پیشبینی قیمتها یا شناختن داراییهای زیرقیمت وجود ندارد. در نتیجه، فرضیه بازار کارا بر این اساس است که تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی نمیتوانند به طور مداوم بازدهی بالاتری نسبت به بازار به دست آورند.
به طور کلی، فرضیه بازار کارا یکی از مبناهای مهم در تحلیل مالی است و تاثیر بسیاری بر روی روشهای سرمایهگذاری و تصمیمگیری سرمایهگذاران دارد. با این حال، ممکن است در برخی شرایط و زمانها این فرضیه به چالش کشیده شود و نتایج متفاوتی به دنبال داشته باشد.