چند سال پیش که قیمت بنزین ۱۰۰۰ تومان بود، شما چقدر بنزین میخریدید و به سفر جادهای میرفتید؟ حالا که قیمت افزایشیافته و به ۳ هزار تومان رسیده است چطور؟ قیمت بنزین باید چقدر باشد که شما به سفر جادهای ترغیب شوید؟ در این مطلب قصد داریم تا چگونگی واکنش خریداران و فروشندگان را نسبت به تغییر قیمتها مورد بررسی قرار دهیم.
بازارها
هر ساله میلیاردها میلیارد راننده، به جایگاههای عرضهکننده بنزین در جهان میروند. اما آیا تا به امروز رانندهای فکر کرده است که ممکن است دیگر هیچوقت بنزینی نباشد؟ احتمالاً خیر و رانندگان تقریباً هیچگاه بنزین را تمام شده نمیبینند. آنها غالباً نهایت در ۱۰ یا ۱۵ دقیقه بنزین میزنند و دوباره به سفر و مسیر خود ادامه خواهند داد.
کمی دقیقتر این سیستم را ببینید. تابهحال کسی نرفته و به جایگاهداران نگفته است که قرار است امروز چند راننده برای بنزینزدن به جایگاه مراجعه کنند. همچنین تابهحال، کسی به رانندگان نیز نگفته است که برای بنزینزدن به کدام جایگاه بروند. اما همیشه بنزین کافی برای پرکردن باک خودروها وجود دارد. موضوعی که قرار است در ادامه در رابطه با آن صحبت کنیم، همین سیستم خارقالعاده است. سیستمی که آن را با عنوان بازار میشناسیم.
بازار چیست؟
بازار عبارت است از گروهی از عاملان اقتصادی که در حال دادوستد یک کالا یا خدمت هستند. یک بازار ممکن است دارای یک مکان فیزیکی مشخص باشد. ما بحثمان را روی بازارهایی متمرکز خواهیم کرد که در آنها مبادلات بهصورت داوطلبانه، در قیمتهای انعطافپذیر اتفاق میافتد. در اینجا توضیح خواهیم داد که بازارها چگونه با بهکاربردن قیمتها، کالاها و خدمات را تخصیص میدهند. در واقع، قیمتها بهعنوان یک ابزار گزینش وارد عمل میشوند تا فروشندگانی که قادر هستند با هزینه پایین کالا تولید کنند و خریدارانی که ارزش بالایی برای آن کالاها قائل هستند را به دادوستد میان خود ترغیب کنند.
بازارهای رقابتی
بازار فروشندگان بنزین محل زندگی خود را در نظر بگیرید. فرض کنید پنجاه فروشنده بنزین در شهر محل سکونت شما فعالیت دارند یک فروشنده تصمیم میگیرد ناگاه هزار تومان بر روی قیمت بنزین ببرد. در اینجا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ طبیعتاً کسی از این فروشنده خرید نخواهد کرد و بنزینهای او مشتری نخواهد داشت. البته عکس این قضیه نیز صادق است. یعنی اگر شما هم بخواهید هزار تومان کمتر بدهید و بنزین بخرید، هیچکس حاضر نخواهد شد تا بنزینی به شما بفروشد. اگر تمام خریداران و فروشندگان یک بازار با یک قیمت روبهرو باشند، آن عدد بهعنوان عدد قیمت بازار خوانده میشود. البته بازاری که بدین شکل باشد نیز یک بازار رقابتی است. در یک بازار رقابت کامل، فروشندگان همگی یک خدمت و یا کالای یکسان میفروشند و هیچ خریدار و فروشندهای نیز قادر نخواهد بود تا بهتنهایی بر روی قیمت اثر بگذارد. این یعنی خریداران و فروشندگان در این بازار، گیرنده قیمت هستند و در بازار قادر به چانهزنی برای قیمت پایینتر نخواهند بود. در دنیای واقعی بهندرت وجود دارد بازاری که بهصورت کامل و صددرصدی رقابتی باشد.
خریداران چگونه رفتار میکنند؟
در بازار رقابتی خریدار مجبور است قیمت را بپذیرد و راه برای چانهزدن ندارد. برای مثال وقتی شما به پمپبنزین میروید هیچگاه به جایگاهدار نمیگویید که تخفیف بده و یا کمتر حساب کن. در قیمت معین، مقدار مشخصی از کالا و یا خدمت وجود دارد که خریداران خواهان آن خواهند بود. به این مقدار مشخص، مقدار مورد تقاضا میگوییم.
برای مثال فرض کنید کلوئی یک راننده است که طبیعتاً بنزین هم مصرف میکند. با افزایش قیمت بنزین او در بلندمدت تلاش میکند تا مصرف بنزین خود را کاهش دهد و جدول پایین تقاضای کلوئئ برای بنزین در قیمتهای مختلف را نشان میدهد. این فهرست به فهرست تقاضا شهرت دارد و به ما میگوید که وقتی قیمت یک کالا تغییر کند، با فرض ثابت بودن سایر شرایط، چه تغییری در میزان تقاضا ایجاد خواهد شد.
منحنی تقاضا
منحنی تقاضا، رابطه میان قیمت و مقدار مورد تقاضای کالاهای موردنیاز ما را به تصویر میکشد. در منحنی تقاضا، محور افقی مقدار تقاضا و مقدار عمودی، قیمت است. اقتصاددانان به هنگام ترسیم نمودارها، همواره خود را ملزم به رعایت قاعدهها میدانند. قیمت بنزین و مقدار تقاضا با یکدیگر رابطه منفی دارند. یعنی اگر قیمت افزایش یابد، تقاضا کاهش خواهد یافت؛ بنابراین دو متغیر در جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند و وقتی یکی بالا برود، دیگری پایین خواهد آمد. تقریباً تمام کالاها دارای منحنی تقاضاهایی هستند که این رابطه منفی بنیادی را به نمایش میگذارد. رابطهای که اقتصاددانان آن را قانون تقاضا مینامند.
تمایل به پرداخت
منحنی تقاضایی که در بالا نشان دادیم، همچنین میتواند جهت محاسبه مبلغی که فرد قادر است برای یک گالون اضافی بنزین بپردازد، مورداستفاده قرار بگیرد. ارتفاع منحنی تقاضای کلوئی در هر مقدار مفروض، مبلغی است که وی تمایل دارد تا برای واحد نهایی کالا بپردازد. در واقع، تمایل به پرداخت، بالاترین مبلغی است که خریدار حاضر است برای یک واحد اضافی از یک کالا بپردازد.
فایده نهایی کاهنده
حالا شاید بهتر باشد یک مفهوم اقتصادی دیگر را نیز برای شما توضیح دهیم: فایده نهایی کاهنده.
فرض کنید شما هر روز صبح قهوه میخورید و حاضرید مبلغ زیادی را نیز برای قهوه صبح خود بپردازید. اما شاید اگر یک قهوه بخورید، حاضر نباشید برای قهوه دوم مبلغ خیلی بالایی پرداخت کنید. به این شرایط فایده نهایی کاهنده گفته میشود. فایده نهایی کاهنده یعنی هرچه از یک کالا بیشتر مصرف کنید، تمایل شما برای پرداخت بابت یک واحد اضافی از آن کاهش خواهد یافت.
از منحنی تقاضای فردی به منحنی تقاضای کل
تاکنون در مورد منحنی تقاضای یک شخص صحبت کردیم. اما قوانینی که بر این شخص حاکم بود، احتمالاً بر کل بازار انرژی نیز حاکم باشد. یعنی همانطور که کلوئی با افزایش قیمت بنزین مصرف خود را کاهش میدهد، بهاحتمال خیلی زیاد، سایر خریداران بنزین نیز با افزایش قیمت، مصرف خود را کاهش خواهند داد. اما چطور تقاضای کل جهان در بنزین را محاسبه کنیم؟ اقتصاددانان برای مطالعه رفتار بازار جهانی انرژی نیازمند آن هستند تا منحنی تقاضای جهانی بنزین را موردمطالعه قرار دهند. این منحنی مساوی است با جمع تقاضاهای فردی. اقتصاددانان به این فرایند جمعزدن تقاضاهای فردی میگویند.
در جدولهای بالا، جمعی از تقاضای دو فرد را خواهید دید. در اینجا قیمت ثابت است و تنها میزان تقاضای دو فرد جمع شده و فهرست تقاضای کل، به دست میاید.
ساخت منحنی تقاضای بازار
در مثال قبل آموختید که چطور منحنی تقاضای دو نفر را جمع بزنید. اما حالا در ادامه، قصد داریم تا به مطالعه تقاضای تمام خریداران بازار بپردازیم. اقتصاددانان از این منحنی با نام منحنی تقاضای بازار یاد میکنند. این منحنی، حاصلجمع منحنی تقاضای تمام خریداران بالقوه است. منحنی تقاضای بازار، رابطه میان مقدار کل تقاضا و قیمت بازار را به تصویر میکشد. (با فرض ثبات سایر شرایط)
هرساله بیش از یک میلیارد نفر بنزین خریداری میکنند و اگر مقدار کل بنزین خریداری شده در قیمت بازار را جمع بزنیم، میتوانیم تقاضای بازار برای بنزین در آن قیمت را محاسبه کنیم. اما اقتصاددانان بهندرت تقاضای بازار بنزین را مورد بررسی قرار میدهند زیرا دریافتهاند تقاضای بنزین با تقاضا در سایر بازارهای وابسته به نفت، رابطه مستقیمی دارد. بر همین اساس، وقتی اقتصاددانان میخواهند بازار بنزین را موردمطالعه قرار دهند، کل بازار نفت را جمع میبندند. جدول پایین ، برآوردی تقریبی از منحنی تقاضا برای نفت است. در این نمودار میبینید که رابطه یک خط صاف نیست؛ اما بههرحال رابطه منفی است؛ بنابراین منحنی تقاضا میتواند بدون آنکه یک خط صاف باشد، رابطه منفی میان قیمت و تقاضا را به نمایش بگذارد.
انتقال منحنی تقاضا
تا اینجا منحنی تقاضا را در شرایطی مورد بررسی قرار دادیم که تمام شرایط ثابت هستند. اما منحنی تقاضا درصورتیکه ۵ عامل زیر تغییر یابد، انتقال خواهد یافت:
- سلایق و ترجیحات
- درآمد و ثروت
- دردسترسبودن کالاهای مرتبط و قیمت آنها
- تعداد و مقیاس خریداران
- باور خریداران در مورد آینده
فروشندگان چطور رفتار میکنند؟
تا به اینجا رفتار خریداران را مورد بررسی قرار دادیم و احتمالاً به درکی دقیق از رفتار خریداران رسیدهاید. اما فروشندگان چطور رفتار میکنند؟ زیرا ما برای درک دقیق و کامل یک بازار، به بررسی رفتار فروشندگان نیز نیاز داریم. زیرا تعامل خریداران و فروشندگان با یکدیگر است که قیمت بازار را تعیین میکند.
در سمت خریدار با مفهوم تقاضا سروکار داشتیم؛ اما در سمت فروشنده، عرضه، مفهومی است که با آن سروکار داریم. مقدار عرضه، مقدار مشخصی از یک کالا یا خدمت است که فروشندگان تمایل دارند تا در قیمت معین، به فروش برسانند. برعکس خریدار که با افزایش قیمت خرید (تقاضا) خود را کاهش میداد، فروشنده با افزایش قیمت فروش (عرضه) خود را افزایش خواهد داد.
در جدول بالا، شاهد منحنی عرضه هستید. منحنی عرضه، مقدار عرضهشده را در قیمتهای مختلف ترسیم میکند. برعکس تقاضا، دو متغیر قیمت و عرضه دارای رابطه مثبت هستند و در یکجهت حرکت میکنند. قانون عرضه به ما میگوید که درصورتیکه قیمت افزایش یابد، مقدار عرضه با ثابت ماندن سایر شرایط، افزایش خواهد یافت.
تمایل به پذیرش
در قسمت خریداران شاهد تمایل به پرداخت بودیم و در قسمت فروشنده، تمایل به پذیرش را داریم. تمایل به پذیرش، پایینترین قیمتی است که یک فروشنده تمایل دارد بابت فروش یک واحد اضافی از کالا دریافت کند. تمایل به پذیرش، در واقع همان هزینه نهایی تولید است.
منحنی عرضه بازار
در مورد خریداران، منحنی تقاضای تکتک افراد با هم دیگر را جمع زدیم تا منحنی تقاضای بازار را به دست آوریم. حالا در مورد فروشندگان نیز همین موضوع صادق است. منحنی عرضه بازار، عبارت است از مجموع منحنیهای عرضه فردی همه فروشندگان بالقوه در آن بازار. البته با فرض ثبات شرایط.
انتقال منحنی عرضه
تا به اینجا چهار متغیر را هنگام ترسیم منحنی عرضه ثابت نگاه داشته بودیم که با تغییر این چهار متغیر، منحنی عرضه، انتقال خواهد یافت. این چهار متغیر عبارت است از:
- قیمت نهادههای مورداستفاده در تولید کالا
- فناوری تولید کالا
- تعداد و مقیاس فروشندگان
- باورهای فروشندگان نسبت به آینده
عرضه و تقاضا در حالت تعادل
تا به اینجا رفتار فروشندگان و خریداران را بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار دادیم. حالا وقت آن رسیده تا این دو را کنار هم قرار دهیم و یک بازار را بررسی کنیم. بازارهای رقابتی به سمت قیمتی میروند که در آن مقدار عرضه با مقدار تقاضا یکسان باشد. قیمتی که از این روش به دست بیاید، قیمت تعادلی نام دارد. قیمت تعادلی، قیمتی است که در آن عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر میشوند. وقتی قیمت بازار از قیمت تعادلی بالاتر باشد، با مازاد عرضه مواجه خواهیم شد و ممکن است تمام اجناس به فروش نرسند. زمانی هم که قیمت بازار پایینتر از قیمت تعادلی باشد، با کمبود عرضه مواجه خواهیم شد و ممکن است برخی خریداران موفق به خرید کالای موردنیاز خود نشوند.
اگر دولت بخواهد قیمت بنزین را دستوری کند، چه میشود؟
تا اینجا متوجه شدیم که بازارهای رقابتی در نهایت به تعادل خواهند رسید. اما این در شرایطی است که به قیمت اجازه دهیم تا نسبت به فشارهای بازار واکنش نشان دهد. برخی بازارها دارای قیمتهایی هستند که قانون آنها را مشخص کرده است. در بازار ایران نیز این موضوع بسیار ملموس است.
اگر قیمتی که طبق مقررات تعیین میشود، بالاتر از قیمت بازار باشد، برخی عرضهکنندگان قادر به فروش محصول خود نخواهند بود. برعکس اگر قیمت پایینتر از قیمت بازار باشد نیز برخی نمیتوانند نیاز خود را تهیه کنند و شاهد تشکیل صف برای آن محصول خواهیم بود.
تاریخ اقتصادی مملو از ماجرای دولتهایی است که سعی داشتند بهجای آنکه اجازه دهند بازار به قیمت تعادلی برسد خودشان قیمت را ثابت نگه دارند. کنترلهای قیمتی اغلب نتیجه مطلوب را به دنبال نداشته و یا مازاد عرضه و یا مازاد تقاضا را به دنبال دارند.